پروفسور شکست بارسلونا را پیشبینی کرده بود/ فرناندز: اطرافیانم ذهنیت غیرواقعی از ایران داشتند
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۱۰۴۷۴
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، مانوئل مونتایا فرناندز، سرمربی تیم ملی هندبال بزرگسالان مردان ایران در حاشیه سومین اردوی آمادهسازی این تیم اظهار داشت: تمرکز اصلی من در این اردو روی آمادگی جسمانی بازیکنان است. همچنین از نظر تکنیک و تاکتیک هم باید روی نقاطی که باید اصلاح شود، کار کنیم. در کل در حال آماده سازی برای حضور در یک تورنمنت دوستانه هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه در حال حاضر بچهها انگیزه بالایی برای حضور در تورنمنت بین المللی قطر دارند، ادامه داد: هدف اصلی این اردو آمادگی برای حضور در شرایط مسابقه در تورنمنت قطر است و می خواهیم این اردو آزمونی برای بازیکنان باشد تا ببینم در شرایط بازی خود را چگونه نشان می دهند در واقع یک سنگ محک برای سنجش بازیکنان در شرایط یک مسابقه واقعی در زمین هندبال است.
فرناندز که ملقب به پروفسور است درباره حریفان ایران در این تورنمنت هم گفت: نکته اصلی این است به خاطر شرایط کرونا آخرین محک ما از حریفان خود در این تورنمنت بازیهای آسیایی ۲۰۲۰ کویت است. مدت طولانی است که تیمها مسابقه ندادند و اطلاعات به روزی از حریفان در این تورنمنت که عربستان، کویت و قطر هستند، در اختیار نداریم.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که تمرکز اصلی من روی تیم خودم است نه تیم های دیگر. قطعا چالش من در این تورنمنت این است ببینم کاری که در اردوها از بازیکنانم خواستهام و آموزش دادهام، در زمین مسابقه هم پیاده میکنند یا خیر!
مانوئل مونتایا فرناندز درباره نگرانی از احتمال آسیب دیدگی بازیکنان در تورنمنت قطر هم بیان کرد: به هر حال آسیب دیدگی بخشی از ورزش است و ممکن است در تمرینات، بازی های لیگ و بازی های دوستانه هم اتفاق بیفتد. قطعا این امر از تورنمنت قطر دور نیست؛ البته خیلی بحث نگران کنندهای هم برای من و کادرفنی نیست.
سرمربی تیم ملی هندبال بزرگسالان مردان ایران درخصوص رصد بازی لژیونرها و اینکه آیا به تیم برای حضور در قطر اضافه خواهند شد یا خیر نیز اظهار داشت: با اطمینان میگویم به غیر از بازیهای این هفته که در سفر بودم، بلااستثناء بازی تمام لژیونرها را رصد کردم. در مورد سوال دوم هم باید بگویم درهای تیم ملی روی هیچ بازیکنی بسته نیست و برعکس این مطلب هم صادق است. همه شانس اضافه شدن به تیم ملی را دارند.
وی عنوان کرد: مطلب دیگر این هست که با واژه لژیونر مخالفم. در واقع ما بازیکنانی داریم که در یک چیز مشترکند و آن هم ملیت ایرانی است و همه آنها برای ایران بازی می کنند.
پروفسور در پایان درباره دیدگاهش از زندگی در کشورمان قبل و بعد از ورود به ایران نیز گفت: همه خیلی خوب با من رفتار میکنند و همه جانبه حمایت می شوم و از این بابت خوشحالم؛ البته من در یک محدوده کوچک واقع در یک مجموعه ورزشی زندگی میکنم و نمی توانم نظر واقعی راجع به زندگی در ایران بدهم، اما با هر کسی برخورد میکنم واقعاً رفتار خوبی دارد. امیدوارم فرصت شود و بتوانم شهرهای دیگر ایران را هم از نزدیک ببینم تا بیشتر با زندگی در کشورتان آشنا شوم.
وی ادامه داد: پیش از این، تجربه زندگی در کشورهای خاورمیانه را داشتم و به همین خاطر قبل از ورود به ایران نگران نبودم ولی اطرافیانم ذهنیتی غیرواقعی راجع به تمام کشورهای این حوزه دارند طوری که اولین سفرم به ایران همزمان با روی کار آمدن طالبان در افغانستان شد و همه از این بابت نگران بودند و این نکته را نمی دانستند که ایران و افغانستان دو کشور جدا از هم هستند.
فرناندز اضافه کرد: اطلاعات زیادی راجع به ایران در اسپانیا نیست، اما گردشگرانی که به ایران سفر کردهاند همیشه خاطرات مثبتی از سفر خود دارند و به نظر من هم ایران کشوری آرام و امن است و تفاوت های فرهنگی همیشه برای من قابل احترام بوده است.
فرناندز که متولد شهر بارسلوناست، در خصوص بازی الکلاسیکو که چند روز پیش برگزار شد و با برتری دو بر یک رئال به پایان رسید هم گفت: من طرفدار دو آتیشه بارسلونا هستم. در روز الکلاسیکو در خوابگاه بازیکنان بودم و بچه ها از من خواستند بازی را با آنها ببینیم اما چون می دانستم بارسا می بازد، دعوت شان را رد کردم!
سومین اردوی تیم ملی هندبال از ۲ آبان ماه به میزبانی خانه هندبال فدراسیون آغاز شده و تا ۱۷ ماه جاری ادامه دارد.
انتهای پیام/
منبع: پارس فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۱۰۴۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
4 افسانۀ غیرواقعی دربارۀ گرگها
افسانههای مربوط به گرگها که برخی از آنها واقعی و بسیاری از آنها ساختگی هستند، هزاران سال است که به داستانهای عامیانه جان بخشیدهاند.
به گزارش فرادید، این داستانها در طول زمان تغییراتی کردهاند، اما بزرگترین سگسان جهان به ناچار اغلب اوقات با جبههگیریهای منفی به تصویر کشیده شده است.
مثلا ایالت وایومینگ آمریکا با اینکه خانه بیش از ۳۵۰ گرگ به عنوان بخشی از اکوسیستم بزرگ یِلوستون است، به عنوان یک ایالت گرگدوست شناختهشده نیست. عکسهای زیادی از شکار و کشتار گرگها در این ایالت بارها در رسانهها منتشر شدهاند به طوری که حتی اعتراضات بینالمللی را نیز برانگیختهاند.
در بسیاری از موارد، اسطورهشناسی ریشهدار گرگها به عنوان شخصیتهای بد میتواند منجر به سوءتفاهمهای گستردهتر شود. جغرافیای ملی (National Geographic) از نسویک (کارشناس حیات وحش) و محققان دیگر خواسته تا برخی از رایجترین افسانههای گرگ را معرفی کنند.
گرگی در پارک ملی یلوستون، کلاغها را میترساند. این پارک زیستگاه حداقل 120 گرگ است. افسانه ۱: گرگها برای تفریح میکشندهیچ محقق گرگی ادعا نمیکند احساسات یک گرگ وحشی را درک میکند، اما این ایده که گرگها محض سرگرمی میکشند، مبتنی بر واقعیت نیست.
به گفته کِن میلز، زیستشناس گرگ: «آنها دوندههای لاغر ماراتن هستند. آنها برای یافتن طعمۀ آسیبپذیر، باید زمینهای زیادی را طی کنند و سپس آن را با دهان خود بگیرند و آن را بکُشند. این کار آسانی نیست.»
علاوه بر این، شکار طعمههای بزرگ مانند گوزن شمالی بسیار خطرناک است. کیرا کَسِدی، محقق پروژه گرگ یلوستون، یکی از طولانیترین و دقیقترین مطالعات گرگ در جهان، میگوید: «یلوستون، جایی که انسانها نمیتوانند گرگها را شکار کنند، جراحات ناشی از شکار حیوانات بزرگ دومین عامل مرگ و میر گوشتخواران است».
کَسِدی میگوید: «درصد کمی (۱۰-۲۰ درصد) از تلاشهای شکار گلههای گرگ موفقیتآمیز است و از آنجا که تضمینی برای یافتن غذا وجود ندارد، اگر طعمه قابلدسترس پیدا کنند، آن را میکشند.»
گرگها بارها و بارها به سراغ لاشه میروند مگر اینکه به واسطه افراد یا دستههای دیگر گرگ ناچار به فرار شوند.
میلز در ۲۳ سال کارش با گرگها در وایومینگ، میشیگان، آنتاریو و نیومکزیکو، تنها با یکی دو مورد برخورد کرده که در آنها، گرگها بیش از توان خوردنشان، حیوانات را کشته باشند، از جمله ماجرای کشتن ۱۹ گوزن توسط یک گله گرگ در وایومینگ.
گرگها بقایای یک گاومیش را میخورند. رونان دونوان عکاس برای گرفتن این تصویر، یک دوربین را داخل لاشه قرار داده است. گله گرها به مدت یک ماه جسته و گریخته به سراغ این لاشه آمدند.
افسانه ۲: گرگها ناجیان اکوسیستم هستنداز زمانی که دانشمندان در دهه ۱۹۹۰ گرگها را مجدداً به پارک ملی یلوستون بازگرداندند، مفهوم آبشار غذایی به قوت خود باقی مانده است. ایده اصلی این مفهوم این است که وقتی گرگها دیگر در یک محوطه زندگی نکنند، جانوران سمدار مانند گوزن شمالی، آهو و موس فراوان میشوند و به مراتع، دامنه کوهها و مناطق تالابی آسیب میرسانند. با این حال تحقیقات اخیر نشان میدهد داستان به این سادگی نیست.
بر اساس تحقیقات منتشرشده در اوایل سال جاری، اکوسیستمهایی مانند یلوستون پس از حذف گرگها (و خرسهای گریزلی) چنان تغییر کردهاند که حداقل در برخی مکانها نمیشود با بازگرداندن این شکارچیان، محیط را به حالت قبل بازگرداند.
این کار، بر اساس ۲۰ سال تحقیق در یلوستون، نشان داد چشمانداز در وضعیت پایدار تناوبی است و به حالت قبلی خود بازنگشته است.
کَسِدی میگوید: «گرگها جزء مهمی از یک اکوسیستم سالم هستند، اما حضور آنها تنها عامل حیاتی در سلامت، ثبات یا انعطافپذیری یک منطقه نیست.»
افسانه ۳: گرگها به مردم حمله میکننددر فیلمهای کودکانهای مانند یخزده (۲۰۱۳) و دیو و دلبر، گرگها برای مردم خطرناک هستند، اما در واقعیت، حمله گرگ به انسان بسیار نادر است. در قرن گذشته، فقط دو نفر در آمریکای شمالی در برخورد با گرگها جان خود را از دست دادهاند. در حالی که، رعد و برق سالانه حدود ۲۸ آمریکایی را میکشد.
گرگهای خاکستری در بخش شمالی کره زمین، از ایالات متحده و کانادا گرفته تا اروپا و آسیا زندگی میکنند و حمله به انسان در این محیطها نادر است.
کَسِدی میگوید: «تجربه من این است که آنها از مردم بسیار میترسند یا اینکه به قدری محتاط شدهاند که بیشتر مردم حتی یک گرگ هم نمیبینند.»
افسانه ۴: اگر به گرگها فرصت داده شود، گلههای وحشی را لت و پار میکنندگرگهای خاکستری آمریکای شمالی و طعمههای آنها، عمدتاً جانوران سمدار بزرگی مانند آهو، گوزن شمالی، موس و گاومیش کوهاندار امریکایی، دهها هزار سال است که با هم تکامل یافتهاند. همانطور که گرگها در شکار بهتر شدند، گوزنها نیز در دفاع و فرار بهتر شدند.
کسدی میگوید: «این تکامل بهم پیوسته و شگفتانگیز، دلیل بزرگ، سریع و باهوش شدن گونههای طعمه مانند گوزن شمالی است. احتمال کشته شدن هر تک گوزنی که این ویژگیها را نداشته باشد، بیشتر میشود و بنابراین احتمال انتقال ژنهایش کمتر میشود.»
این سگسانان با نام مستعار «گرگهای دریایی» در سواحل ناهموار بریتیش کلمبیا زندگی میکنند و از ماهیها و دیگر جانداران دریایی تغذیه میکنند.
همین موضوع در مورد گرگهای خاکستری هم صدق میکند، چرا که هر دو گونه در یک مسابقه تسلیحاتی تکاملی با هم رقابت میکنند که در آن، یک موجود نسبت به دیگری برتری مییابد.
در مناطقی که گونههای طعمه به دلیل بیماری یا رشد جمعیتهای انسانی کاهش مییابند، گرگها تولههای کمتری پرورش میدهند، تولههای بیشتری را از دست میدهند یا گسترش مییابند و به دنبال منابع غذایی جدید میگردند.
نسویک میگوید فرقی نمیکند مردم درباره گرگها چه فکری میکنند، آنها صرفاً گونهای در طبیعت هستند که مانند ما میخواهند شکمشان را سیر کنند.
کانال عصر ایران در تلگرام